ادبیات،شعر،عرفان ،زبان فارسی

ادبیات وزبان فارسی وگویشهای ایرانی باید زنده بمانند ،چون بالندگی هرکشوری به زبان آن کشور وابستگی دارد. حفظ زبان حفظ هویت ملی است.

ادبیات،شعر،عرفان ،زبان فارسی

ادبیات وزبان فارسی وگویشهای ایرانی باید زنده بمانند ،چون بالندگی هرکشوری به زبان آن کشور وابستگی دارد. حفظ زبان حفظ هویت ملی است.

صاحب این وبلاگ دکتراحمدرضانظری چروده عضوهیات علمی دانشگاه آزاد بادرجه استادیاری دررشته زبان وادبیات فارسی هستم.

آخرین نظرات

درباره فرانو از زبان اکبر اکسیر

جمعه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۶، ۰۱:۳۵ ق.ظ

اردیبهشت امسال ده سال از پیشنهاد شعر فرانو به جامعه ادبی ایران می گذرد . دهه هشتاد ، دهه انتشار شعر فرانو بود . استقبال مخاطبین از اولین مجموعة شعر فرانو با نام بفرمائید بنشینید صندلی عزیز و انتشار مجموعه های بعدی ، زنبور های عسل دیابت گرفته اند ، پسته لال سکوت دندان شکن است و ملخ های حاصلخیز با تجدید چاپ های مکرر گویای این واقعیت است که این پیشنهاد مورد پذیرش عام و خاص قرار گرفته است . حال که در آغاز دهه نود هستیم ، شعر فرانو دوستداران زیادی در بین شعرای جوان و مخاطبین شعر امروز یافته است . از صفحات ادبی مطبوعات گرفته تا صفحات وبلاگ ها نمونه هایی دلپذیر از شعر فرانو دیده می شود که اکثر شاعران این نوع شعر ها بدون اینکه به نام شاعران فرانو شناخته شده باشند به گسترش آن دامن زده اند . در این مقابل با مروری دوباره به ویژگی های بیست گانه فرانو ، « مندرج در مؤخره کتاب بفرمائید بنشینید صندلی عزیز » به همراه شعر های کوتاه و ساده و ملموسی که در حال و هوای شعر فرانو سروده شده اند و می توانند نمونه های این نوع شعر باشند شمار را به ضیافت تفکر و اندیشه و طنز دعوت می نمایم . باشد که دهه نود ، دهه اوج و گسترش شعر فراگیر فرانو باشد :

1.فرانو شعر کوتاه است بی قید وزن ، زائیدة اعجاز ایجاز :

* دماوند از دور پیداست / پرواز من اما/ به نوک همین آسمان خراش نزدیک / ختم می شود / امان از این فرشِ ماشینی ( فرش ماشینی / حمید رضا شکار سری )

* این شوفرها / با بسیار سفر / هنوزهم خام مانده اند / آقای شوفر / نگه دار ما پختیم ! ( در خط سعدی / داوود ملک زاده )

* در نوجوانی / سگِ گوش بریدة پیرمان / عمرش را داد به من / تا سال ها سگ دو بزنم / از بوق سگ پارس کنم / تکه تکه استخوان به چنگ بیاورم / و وفادار بمانم ( حرام / شهرام پور رستم )

* گاو به دنیا آمدیم/ گاو زندگی کردیم / گاو مردیم / گناه بزرگ ما / پیشانی سفید ما بود ( شعر های گاوی / ابوالقاسم تقوایی )

* خوش رنگ / خوش طعم / چه گوارا / در بلبشوی بازار / اسطوره ای تبخیر می شود / که با هیچ قندی شیرین نمی شود / این تلخ ( چه گوارا / حمید رضا اقبالدوست )

2.فرانو حرف و پیام چند وجهی دارد ، پیام با ظرفیت خواننده شکل می گیرد :

* باور کنید من نمونه ام / دوست و دشمن اقرار می کنند من نمونه ام / ملیحه هم تأئید می کند من نمونه ام / اول باور نمی کردم من نمونه ام / حالا باور می کنم من نمونه ام / لطفاً قبل از ساعت 8 / مرا به آزمایشگاه تحویل دهید ( نمونه / اکبر اکسیر )

* مگر آدم برای دوست داشتن / چند روز باید غذا نخورد / تا اسمش در کتاب رکوردهای عاشقی ثبت شود / این که نشد زندگی / یادت باشد / فرهاد هم صبح ها / قبل از کندن کوه / چای شیرین می خورد ! ( رژیم / یوسف هدایتی )

3.فرانو ، طنز و جد را توامان و گاهی جدا دارد :

* دیر آمدی موسی / دوره اعجاز ها گذشته است / عصایت را / به چارلی چاپلین هدیه کن / تا کمی بخندیم  ( چارلی / شمس لنگرودی )

* تمبر چسبانده ام بر گوشه پیشانی ام / برگونه ام نوشته ام / لاهیجان ، کوچه فرهنگ ، پلاک 1 / سرکار خانم پروانه نجدی / دراز کشیده ام / در صندوق اداره پست ( آدرس / بیژن نجدی )

* خاک علف ها را سبز نکرد / کاش ریشه ها قد بکشند / بهار که بیاید / گاوها خیالشان را نشخوار می کنند / و برای گوساله ها ماع ماع می خوانند / و تازه می فهمم / شیر خشک / حاصل آرزوهای ندوشیده است           ( هومانا/ کروب رضایی )

4.از تمام تمهیدات لفظی و معنوی حق دارد به طرز ماهرانه و زیر پوستی استفاده کند :

* ای گوزنی که / ای گوزنی که در / ای گوزنی که از / ای گوزنی که تا / ای گوزنی که با / ای گوزنی که به / ای گوزن خفته به خارای نتاریده ! / پدرم تنها با یک گلوله / تو را از این همه حرف اضافه رهاند ( گوزن / کوروش کیانی قلعه سردی )

* پدر بزرگ عقیده داشت / دریا نعمت خدادادی است / و ما / در این نعمت فقط غرق می شویم / یادش بخیر دریا را می گویم / ای دریای سود آور / بدجور سوز آور شده ای ( یادش بخیر / راشد انصاری )

* شماره این پوتین ها / بزرگ تر از پای مان نشان می دهد / پا در کفش رستم کنیم / پهلو درد می گیریم / آشیل هم پاشنه اش را / همان جایی گذاشت / که اسفندیار مانده بود / من که پایم صاف است / فردوسی عزیز ( معافیت / افشین خدامرد )

5.فرانو زبان ساده ای دارد با کلمات ساده روزمره :

* حالم گرفته است / حالت گرفته است / حالش گرفته است / حالمان گرفته است / حالتان گرفته است / حالشون رو می گیریم ( مفرد ـ جمع / مجید کوهکن )

* سر سربازی را نشانه می روم / نکند شاعر باشد / قلبش را نشانه می روم / نکند عاشق باشد ؟ / نه من نمی توانم شعری برای جنگ بگویم / از شاعر به دشمن / از شاعر به دشمن/ یکی از سربازهایتان را بفرستید / این شعر را تمام کند ! ( سرباز / مجید سعد آبادی )

* گرگ شنگول را خورده است / گرگ منگول را تکه تکه می کند / بلند شو پسرم ! / این قصه برای نخوابیدن است . ( شنگول منگول / گروس عبدالملکیان )

6.سوژه فرانو موضوعات ملموس اطراف خودمان است :

* روز اسباب کشی / مادر بزرگ را / از اتاق پذیرایی به هال بردیم / از هال به پستو / از پستو به انباری / مادر بزرگ تنها کالایی بود / که شکستنی بود / اما با احتیاط حمل نمی شد ! ( اسباب کشی / هوشنگ بهداروند )

 * از سرو کول هم بالا می روند / بالاتر / درخت ها / رخت می کَنند / برای یک وعده آفتاب / شما جناب چنار / فیش گرفته اید ؟ ( جناب چنار / آرش نصرت الهی )

* پدرم کارگر بود / تنش بوی عرق می داد / برادرم فیلسوف بود / دهانش بوی عرق می داد / پدر را به خاک سپردیم و سنگ قبرش را با گلاب شستیم / حالا خانه بوی عرق می دهد / گورستان بوی فلسفه ( پدر/ علیرضا لبش )

* پدر30 سال دنبال نان دوید / تا باز نشست شد / حالا لذیزترین تفریح اش / ایستادن در صف نان تازه است ( زنبیل / کیوان رادفر )

7.استفاده به جا و شاعرانه از محاورات عامه ، مثل ها و اصطلاحات روز :

* بهزیستی نوشته بود / شیر مادر / مهر مادر / جانشین ندارد / شیر مادر نخورده / مهر مادر پرداخت شد / پدر یک گاو خرید / و من بزرگ شدم / اما هیچکس حقیقت مرا نشناخت / جز معلم عزیز ریاضی ام / که همیشه می گفت : / گوساله بتمرگ ! ( پداگوژی اکبر اکسیر )

* پیش دستی پرتقال تعارف می کند / من هم پوست اش را می کنم / و فکر نمی کنم به روزی که رفیق نازک نارنجی ام / پوستم را خواهد کند ( چاقو / یاسر فرازی مقدم )

* اخته ام کردند ورزا شوم / آغا محمد خان قاجار شدم / کرمان را کور کردم / تفلیس را زنده به گور / قوم و خیش زنگ زد / مزرعه هرزه شد / حالا تازیانه ام می زنند / خر بشوم / شاخ در می آورم / و شاعر می شوم     ( شیزوفرنی / شهرام پور رستم )

8.لحظه آفرینی و ترکیب سازی ، حائز اهمیت است آوردن ترکیب های وارونه ... :

* همه گاو ها ، گوساله به دنیا می آیند / من گوساله گاو به دنیا آمدم / شیرم را دوشیدند / شاخم را شکستند / از دباغ خانه که برگشتم عزیز شدم / حالا نشسته ام پشت ویترین گالری کفش / با سایز 37 / درست اندازه پای ملیحه ! ( شاخدارشکنی / اکبر اکسیر )

 * داروخانه ها را بی خود نگردید / درمان ندارد / درد را از هر طرف بخوانی درد است / آینه ، نامرد را درمان می کند / و درد هم چنان درد است ( درد / صمد جامی )

* روزنامه ها تیتر زدند / عرفات مرد / گفتم عجب حشو قبیحی ! / مگر نه اینکه عرب فات خود بوی مرگ می دهد و بوی فاتحه ( فاتحه / دکتر احسان شفیقی )

* خواستم بی هیچ آرایه ای بگویم / که نای کنایه ندارم / نشد ( که نایِ / داوود ملک زاده )

9.فرانو تلاشی ست هوشمندانه برای نوشتن بدون تقلا در لحظه سرایش ... :

* به افتخار سی سال خدمت بی شائبه / آن بالا نشسته ای / و با سرفه ای غلیظ / نئون های تهران را تماشا می کنی / نشسته ای آن بالا / و به محمود غزنوی حسادت می کنی / که هیچ میدانی به نام او نیست ( میدان فردوسی / آرش شفاعی )

* از خانه بیرون می شویم / پیش از طلوع / و به خانه باز می آئیم از پس غروب / ... / گرده نانی مجالمان نداد / تا قرص آفتاب را ببینیم ! ( نان / مسعود احمدی )

* کهنسالی ام را در شکست پیشانی اش می بینم / و او جوانی اش را در شکست چین چین موهایم / زندگی عادت عجیبی دارد انگار / پدر ، پدرِ من نگران مباش ! / مثل کوه پشت سرت ایستاده ام / اصلاً خانه سالمندان برای همین روزهاست ! ( سالمندان / محمد تقی جنت امانی )

10. سناریو نویسی اکیداً ممنوع ، موضوع فرانو اتفاقی ست ... :

* بچه ها شوخی شوخی سنگ می اندازند / قورباغه ها / جدی جدی می میرند ( بچه ها / علی عبدالهی / اریش فرید )

* ساعدی / مهرجویی / انتظامی / برای گاو شدن باید بزرگ بود ! ( شعر گاوی / ابوالقاسم تقوایی )

* با کمی بنزین / و یک چوب کبریت ناقابل / شعله می کشم و خیلی چیزها را روشن می کنم / اگر این باران بی گاه / اگر آن پتوی خیر خواه همسایه بگذارد ! ( شعله / حمید رضا شکارسری )

* من تعجب می کنم / چطور روز روشن / دوئیدروژن / با یک اکسیژن تر کیب می شوند / و آب از آب تکان نمی خورد ! ( نکته / اکبر اکسیر )

* من سربازی بودم / در جنگ / و اکنون سرجوخه ام / کنار این در ایستاده ام / قراول مقبره سرباز گمنام !    ( سرباز گمنام / علیرضا آبیز )

11. در فرانو استفاده از حشو و زواید و تکرار افعال و جملات معترضه لازم نیست ... :

* پدر آنقدر دست و دلباز است / که سماور کادو می دهد / و مادر آنقدر فقیر که از همسایه / چای صبحانه می آورد / شما بگوئید / آیا من می توانم نابغه باشم ( نیک کالا / محمد باقر نظری )

* من مانده ام / این باد / با این همه هو هو / چرا عارف نمی شود ؟ ( هو هو / آرش نصرت الهی )

* سیب ، زمینی / بادام ، زمینی / بابا ، زمینی / چهل سال پیش / بابا ، من را کاشت / شاید شاه بلوط بشوم / ازگیلی کج و کوله درآمدم / حالا من بابارا می کارم / ان شاالله شمشاد بشود ( آخرت / شهرام پوررستم )

12. در فرانو یا شروع شعر باید ضربه بزند یا پایان بندی شعر :

* پزشکان اصطلاحاتی دارند / که ما نمی فهمیم / ما دردهایی داریم که آنها نمی فهمند / نفهمی بد دردی است / خوش به حال دامپزشکان ! ( تفاهم / اکبر اکسیر )

* خوراکی یا سمی ؟ / فرقی نمی کند / من هم مثل تو / از قارچ می ترسم / هیروشیما ! ( قارچ / حمید رضا اقبالدوست )

* هر چه کبوتر و برگ زیتون و پارچه سفید بود / شاعران ما ، خرج شعر صلح کرده اند / مانده ام چکار کنم / بر می خیزم به جای شعر / تمام پرچم های جهان را / در وایتکس می خوابانم ( مسابقه / اکبر اکسیر )

* برف که می بارد / گنجشک ها / زیر گوش هم آواز می خوانند / ما دانه دانه سنگ می خوریم ( گنجشک ها / کروب رضائی )

13. فرانو باید عام و خاص را قانع کند . با پوسته ای برای عام و هسته ای برای خواص :

* اگر چه از نژاد اصیل بوده ام / اما اسیر نژاد پرستان بومی شده ام / افسوس رنگ رخسارم بی موقع پریده است / ای کاش اجدادم / از سیبری تا سیبلی نمی لرزید / من خود قبل از مهاجرت یخ بسته ام / دیگر پارت و پارس و ماد سرم نمی شود / به ظاهر آریایی ام / هرچند آدلف / برادر خونخوار من است ( دیاکو / منصور بنی مجیدی)

* از مزرعه تا خانه / در کلاس های درس / نان را بخش کردیم / یک بخش بود / حالا شما بخش کنید / ببینید چند بخش می شود ( از مزرعه / اصغر رضائی گماری )

* یک سوم زمین « مین » است / در مزارع سوخته گندم / دست و پاها جوانه زده اند / کودکان وحشت در زیر آوار / به دنبال عروسک های خود می گردند/ سازمان ملل / چندین هزار نیروی جدید / به دارفور اعزام می کند / و نوبل هم چنان دینامیت می سازد ( صلح / صفا شفیقی عنبران )

14. شعر فرانو با کاریکلماتور ، بازی با کلمات و لطیفه متفاوت است :

* گل ها و بوته ها / مرا در سکوت فرو می برد / در نقش لاکی گم می کنند / قلبم ریش ریش آهار می شود / فرش جهاز مادر / با قافله افکار به چین می رود / بخت با قالیچه ماشینی به خانه می آید ( آکرولیک / کروب رضائی )

* با مشق های تنبل چرتم می گیرد / چراغ مطالعه نمی خوابد / تا تکلیف مرا روشن نکند / عین بز اخفش / زل می زند / به خانه های سیاه کتاب / به عکس شاعران تاریخ ادبیات ایران / به قلیان قاآنی شیرازی / و به سبیل های شاه عباس چندم می خندد / چراغ مطالعه سفید ، احمقی ست / که نمی داند چرا باید / به سیاهی ها دل بسپاد ( پشت کنکور / داوود ملک زاده )

15. فرانو دعوتی به آزاد اندیشی است بدون احساسات مبتذل و شعارهای حزبی :

* اولین املای کودکی ام را / از چپ به راست نوشتم / معلم گفت / هر وقت دنیا وارونه شد / بیست می شوی ! / آهای آقای معلم / جای درخت ها تفنگ روئیده / گل ها بوی باروت می دهند / و مردم برای شکار فرشته ها / دسته دسته به اقیانوس می روند / دنیا وارونه شده باورکن ( املا/ علیرضا لبش )

* دعای پدر و مادر اثر کرد / و من و ملیحه پا به پای هم پیر شدیم / آنچنان پیر / که حالا نشسته ایم کنار هم / مثل بچه آدم / با عصا و سمعک و عینک بازی می کنیم / و دندانهایمان در لیوان / همدیگر را گاز می گیرند ! ( عاق والدین / اکبر اکسیر )

16. شعر فرانو در خوانش اول ریشخند و در خوانش دوم بهت عمیق به دنبال دارد :

* بچه که بودم هفت تا دوستش داشتم / و گاهی خیلی بیشتر / سه تا / حالا مادر بزرگ رفته است / و من به اندازه همه شعر هایی که / سروده ام دوستش دارم / حتی خیلی کمتر از یک تا ( بچه بودم / محمد تقی جنت امانی)

*ملخ های حاصلخیز / از جشن خودکفائی گندم می آیند / کرم های فروتن / به شب شعر خوشه می روند / من این وسط گیر کرده ام / با نیمه ای ملخ و نیمه ای کرم / می جهم جهانی می شوم / می لولم لوله می شوم / لوله کشی جهان / تخلیه فاضلاب پذیرفته می شود ( پذیرش / اکبر اکسیر )

17. فرانو پیش از آنکه نوشتنی باشد خواندنی است بدون بازی گرافیکی و تصویری :

* در مراسم انتخاب خبرچین نمونه/ من هم دعوت داشتم / بهترین پیراهنم را پوشیدم / با کفش های مشکی براق / و کت و شلوار ایتالیایی ام / کراوات بستم و ادوکلن زدم / در سالن / مجری پشت تریبون بود / نامزدها هم پشت در مانده بودند / تمام صندلی ها از قبل پر شده بود / با مأمورانی که مسئول خبر چینی از مراسم بودند ( خبر چین / علیرضا آبیز )

* از مدرسه که آمدم / به دست خود درختی می نشانم / مشق هایم را که نوشتم / به پایش جوی آبی می کشانم / کلی صبر می کنم / تا بزرگ شود / آن قدر بزرگ / که بتوانم خود را از آن بیاویزم ! ( برنامه / اکبر اکسیر )

18. فرانو یک واژه است ، ترجمه پست مدرن نیست ، فراتر از جریان های نو :

* غبار اشیاء را پاک نکرده ام / گلدان ها را آب نداده ام / حتی پرده ها را کنار نزده ام / کولر همچنان روشن است / در این چله زمستان / یکی از همسایه ها / در را می شکند / عقب می نشیند و عق می زند / شاعری با نیمه تمام ترین شعرش / کشف می شود ! ( کشف شعر / حمید رضا شکار سری )

* عشق نمی ورزیم تا خیابان خوشش بیاید / اگر چه هر جا بایستم / بد جایی ایستاده ام / اما در مهد کودک / به من یاد داده اند / اگر پلیس مرا دوست بدارد / خدا هم دوست خواهد داشت / رد می شوم / از روی این خط کشی / اگر تنهایم / من راضی ام به رضای مأموران ( مهد کودک / فرزاد آبادی )

19. طنز به همراه لحظه های اثیری در یک موقعیت کشف و شهود می تواند به فرانو برسد :

* تمام فکرم بردن نان به خانه است / با هر حقه ای / آنقدر کوچک شده ام / که فکر می کنم مورچه ام       ( جان شیرین / کیوان رادفر )

* پدر با یک تکه نان به خانه رسید / بچه ها سیر خوابیدند / مادر هنوز در کار بخیه بود / سالها بعد در خانه سالمندان / پیر مرد و پیر زنی / سالگرد ازدواجشان را / به هم تسلیت گفتند ( جشن عاطفه ها / یاشار صلاحی )

20. فرانو در تمام ادوار وجود داشته ، از رودکی تا هنوز . تلاش راهیان فرانو انسجام این پازل گسسته و نشان دادن قابلیت های زبان فارسی ... به عنوان نمونه این آثار :

* مرگ از پنجره بسته به من می نگرد / زندگی از دم در / قصد رفتن دارد / روحم از سقف گذر خواهد کرد / در شبی تیره و سرد / تخت حس خواهد کرد / که سبک تر شده است / در تنم خرچنگی ست / که مرا می کاود / خوب می دانم من / که تهی خواهم شد و فرو خواهم ریخت / توده زشت و کریهی شده ام / بچه ها از من می ترسند / آشنایانم نیز به ملاقات پرستار جوان می آیند ( عیادت / عمران صلاحی )

* بی شک دهه نود ، دهه شکوفائی شعر امروز ، دهه اعتلای شعر کوتاه با زبانی ساده ، ملموس و عینی ، با طنزی نهان در خدمت انسان معاصر ، محیط زیست و صلح بشری خواهد بود . شعری که چندین نمونه از آنها در این مقاله کوتاه آمده است . با توضیح اینکه بعضی از این نمونه ها یک جا تمام ویژگی های فرانو را ندارند . اما از آنجائی که در اصل سادگی بیان ، کوتاه بودن ، ساختارمندی و شوژه مداری و عینی و ملموس بودن همراه با طنز نهان با فرانو مشترکند . از آنها به عنوان نمونه مثال یادشده که پیشاپیش از شاعران فروتن این شعر های دلپذیر که فارغ از نام و سبک به آفرینش ادبی می پردازند سپاسگزارم و امیدوارم شاعران جوان با توجه به شعر روز جهان به شعر تفکر بر انگیز و شعورمند امروز نشاطی دیگر ببخشند و از تکرار و کلیشه بپرهیزند و یقین بدانند که راه نیما یوشیج تا رسیدن به سر منزل مقصود ادامه دارد . بیائیم رهروان خوشفکر این راه باشیم .

* جهت آگاهی از جزئیات شعر فرانو و آشنائی با نمونه های آن رجوع شود به مجموعه شعرهای :

بفرمائید بنشینید صندلی عزیز / انتشارات مروارید

زنبور های عسل دیابت گرفته اند / انتشارات ابتکار نو

پسته لال سکوت دندان شکن است / انتشارات مروارید

ملخ های حاصلخیز / انتشارات مروارید

با احترام : اکبر اکسیر ـ اردیبهشت ماه 1390 ـ آستارا

                                                                مآخذ : کتاب اطلاعات سال 1389

 
 


  • دکتراحمدرضا نظری چروده

اکبراکسیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی