احسان یارشاطر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
احسان‌الله یارشاطر[۱]
Ehsan Yarshater.png
زادروز ۱۴ فروردین ۱۲۹۹ (۹۸ سال)
همدان، ایران
ملیت ایرانی
تحصیلات دکترای ادبیات فارسی
دکترای فرهنگ و زبان‌های باستانی ایران
از دانشگاه دانشگاه تهران
مدرسه مطالعات مشرق‌زمین و آفریقا، دانشگاه لندن
پیشه استاد دانشگاه
مؤسس دانشنامه ایران و اسلام
مؤسس دانشنامه ایرانیکا
بنیان‌گذار بنگاه ترجمه و نشر کتاب
نهاد دانشنامه ایرانیکا
شناخته‌شده برای سرویراستار دانشنامه ایرانیکا، صاحب کرسی ایرانشناسی دانشگاه کلمبیا
نقش‌های برجسته بنیان‌گذار و سرویراستار دانشنامه ایرانیکا و بنیان‌گذار بنگاه ترجمه و نشر کتاب
وبگاه
رسمی

احسان یارشاطر (۱۴ فروردین ۱۲۹۹ در همدان) بنیان‌گذار مرکز مطالعات ایران‌شناسی و استاد بازنشسته مطالعات ایرانی در دانشگاه کلمبیا نیویورک است.
وی نخستین ایرانی است که پس از جنگ جهانی دوم در آمریکا به مرتبه استادی رسید.[۲] یارشاطر همچنین بنیان‌گذار و سرویراستاردانشنامه ایرانیکا بوده است که در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک مستقر است و از آغاز دههٔ ۱۹۷۰ نزدیک به ۴۰ ویراستار و ۳۰۰ نویسنده از سراسر آمریکا، اروپا و آسیا با آن همکاری داشته‌اند. یارشاطر ویراستاری سه مجلد از تاریخ ایران کمبریج را هم به عهده داشته و نویسنده شانزده جلد کتاب تاریخ ادبیات ایران است.[۳]

احسان یارشاطر دانش‌آموختهٔ دوره دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و دانش‌آموخته دوره دکترای زبانشناسی ایرانی در مدرسه مطالعات مشرق‌زمین و آفریقا دانشگاه لندن است و از شاگردان ایرانی والتر هنینگ و مری بویس به شمار می‌آید.

یارشاطر در سال ۲۰۱۵ جایزهٔ بیتا را پذیرفت.

زندگی[ویرایش متنی]

احسان یارشاطر در ۱۴ فروردین ۱۲۹۹ برابر با ۳ آوریل ۱۹۲۰ یک خانوادهٔ بهائی اهل کاشان در همدان متولد شد.[۴] پدرش هاشم، بازرگانی بود که به امور دنیوی توجه نداشت و حواسش مشغول مذهب بود. مادرش روحانیه میثاقیه در زمان خود مترقی بود، انگلیسی می‌آموخت و با صدایی گیرا مناجات می‌خواند به‌همین دلیل به گردهمایی‌های بهایی دعوت می‌شد. در همدان او ابتدا به مدرسه آلیانسیهودیان فرانسوی و بعداً به مدرسه تأیید بهائیان رفت و تا کلاس دوم تحصیل کرد. در سال ۱۳۰۵ یا ۱۳۰۶ به دلیل شغل پدرش بهکرمانشاه رفتند. دو سال و نیم به تهران رفتند. وضع مالی پدر او خوب نبود و اجاره‌نشین بودند. پدر او که از طرفداران زبان اسپرانتو بود کمی اسپرانتو به احسان آموخت چنان‌که وقتی مادرش برای زیارت به حیفا سفر کرده بود به فارسی و اسپرانتو برایش نامه نوشت. در کلاس هفتم بود که مادرش به دلیل مرض کلیه و یک سال بعد پدرش به دلیل سینه‌پهلو درگذشتند. او یک خواهر و دو برادر دارد.[۵] خواهر او نورانیه در ۱۳۶۰ در تهران کشته شد.[۶]

Yarshater-Ehsan.png

به گفتهٔ احمد اشرف از دانشگاه کلمبیا، یارشاطر احساس وابستگی به دین بهائی ندارد.[۷] وی با داییش در تهران بزرگ شد. بعد از تمام شدن دبیرستان به دانشسرای عالی رفته و ادبیات فارسی خواند. وی در دورهٔ دکترا رساله‌ای بحث‌برانگیز داشت با این موضوع که معشوق در ادبیات ایران نمی‌تواند زن باشد. از دههٔ ۱۳۲۰ خورشیدی در عرصهٔ مطالعات ایرانی و ایران‌شناسی فعالیت داشته‌است. بخش عمده‌ای از تحقیقات او در زمینه‌های ایران پیش از اسلام، و زبان‌ها و گویش‌های ایرانی بوده‌است.[۸]

ابراهیم پورداوود، از استادان وی، از مشوقین وی برای مطالعهٔ ادبیات و زبان باستانی ایران بود. وی توسط بورسی از شورای فرهنگی بریتانیا در ایران به لندن رفت تا در زمینهٔ تعلیم و تربیت ادامه تحصیل بدهد ولی بعد از رسیدن به لندن نزد والتر هنینگ استاد زبان‌های باستانی ایران رفت. او نزد والتر هنینگ و مری بویس زبان پهلوی را فراگرفت. در سال ۱۳۳۲ فوق لیسانس خود را تمام کرده و موضوع رساله دکترایش این بود که زبان مردم آذربایجان نه ترکی بلکه زبانی بنام تاتی بوده‌است. رساله نزد هنینگ. تاتی مربوط به روستایی در قزوین و در کمیجان استان مرکزی می‌باشد. در بازگشت به ایران به تدریس زبان‌های باستانی ایران پرداخت. در همین ایام دانشگاه کلمبیای نیویورک از او دعوت به تدریس کرد. بعد از بازگشت از کلمبیا به تهران، جای استاد محبوبش ابراهیم پورداوود به تدریس پرداخت. وی در کارنامه خود تأسیس بنگاه ترجمه و نشر کتاب برای ترجمه آثار معتبر ادبی جهانی و انتشار فصلنامه راهنمای کتاب را دارد.[۹]

بنگاه ترجمه و نشر کتاب[ویرایش متنی]

در سال ۱۳۳۳ به منظور ترجمه مناسب و شایسته آثار ادبی جهان، بنگاه ترجمه و نشر کتاب را بنیان نهاد و در این راه از کمک‌های اسدالله علم که در آن زمان رئیس املاک و مستغلات پهلوی بود نیز استفاده کرد. حوزه فعالیت این بنگاه به تدریج گسترش یافت و علاوه بر ادبیات خارجی، مجموعه‌های متون فارسی، ایرانشناسی، آثار فلسفی، ادبیات برای جوانان، خواندنی‌های کودکان و آئینهٔ ایران و چند مجموعهٔ دیگر را در آن بنگاه چاپ و منتشر شد.[۱۰]

ایرانیکا[ویرایش متنی]

در سال ۱۳۴۷ به پیشنهاد یارشاطر و با بودجه ۲ میلیون دلاری سازمان برنامه و بودجه ایران کار تدوین دانشنامه ایرانیکا آغاز شد.[۱۱] پس از انقلاب ۱۳۵۷ بودجه ایرانیکا قطع شد و با تلاش‌های یارشاطر بنیاد ملی علوم انسانی آمریکا عهده‌دار هزینه‌های ایرانیکا شد. احسان یارشاطر برای تأمین هزینه‌های ایرانیکا بخشی از مجموعه آثار تاریخی خود را به ارزش ۳ میلیون دلار بفروش رساند که بعضی از این آثار اکنون در موزه متروپولیتن نیویورک هستند.[۹]

مرکز ایران‌شناسی[ویرایش متنی]

در نیویورک مرکز ایران‌شناسی را بنیاد نهاد. وی کتابخانه سعید نفیسی را خرید و همراه با کتابخانه خودش به این مرکز بخشید. وی در آمریکا تلاش کرد تا آثار کلاسیک ادبیات ایران به زبان‌های غربی و ژاپنی ترجمه شود.

زندگی خصوصی[ویرایش متنی]

وی ازدواج کرده و همسر وی لطیفه الویه (یارشاطر) در سال ۱۹۹۹ میلادی فوت کرده‌است. یارشاطر همیشه از همسرش به نیکی یاد کرده است.

آثار یارشاطر[ویرایش متنی]

از اولین آثار انتشاریافتهٔ اوست:

  • دستور زبان گویش‌های تاتی جنوبی
  • ترجمه الاشارات والتنبیهات ابن سینا
  • نقاشی نوین (با نام مستعار ا.ی. «رهسپر»)
  • سهیم بودن در ویراستاری و نوشتن تاریخ ایران کمبریج[۱۲]
  • شعر فارسی در عهد شاهرخ (نیمهٔ اول قرن نهم) یا آغاز انحطاط در شعر فارسی
  • داستانهای ادبیات ایران باستان
  • داستانهای شاهنامه