ادبیات،شعر،عرفان ،زبان فارسی

ادبیات وزبان فارسی وگویشهای ایرانی باید زنده بمانند ،چون بالندگی هرکشوری به زبان آن کشور وابستگی دارد. حفظ زبان حفظ هویت ملی است.

ادبیات،شعر،عرفان ،زبان فارسی

ادبیات وزبان فارسی وگویشهای ایرانی باید زنده بمانند ،چون بالندگی هرکشوری به زبان آن کشور وابستگی دارد. حفظ زبان حفظ هویت ملی است.

صاحب این وبلاگ دکتراحمدرضانظری چروده عضوهیات علمی دانشگاه آزاد بادرجه استادیاری دررشته زبان وادبیات فارسی هستم.

آخرین نظرات

روایتی دیگر از اورهان پاموک علیه خودکامگی

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۲۳ ب.ظ


روایتی دیگر از اورهان پاموک علیه خودکامگی

روایتی دیگر از اورهان پاموک علیه خودکامگی

به گزارش مدومه به نقل از ایبنا،  رمان «برف» نوشته اورهان پاموک ترجمه مصطفا علیزاده به قیمت چهل و نه هزارتومان در نشر پوینده منتشر شد.
 
این اثر بر اساس نسخه انگلیسی به فارسی برگردانده شده است و مترجم انگلیسی آن،  مورین فریلی است. اورهان پاموک نویسنده مطرح ترکیه‌ای در  این روایت هم  از ایده‌‌های سیاسی تکرار شونده در داستان‌هایش کمک می‌گیرد. داستان مردی روزنامه‌نگار را روایت می‌کند، که به شهری مرزی در ترکیه گیر افتاده است.آشفتگی از در و دیوار شهر می‌بارد، هر روز خبر خودکشی زنی جوان منتشر می‌شود و در فضایی که  متاثر از رقابت‌های انتخاباتی محلی  است و جریان‌های اسلام‌گرا در کارزار رقابت‌های انتخاباتی دست بالا دارند. از سویی با دخالت نیرو‌های و مسئولان امنیتی، فضای  رقابت‌های انتخاباتی هم امنیتی می‌شود.برف بی‌امان می‌بارد و  نویسنده از آن به عنوان یک شخصیت یک موقعیت برای تحقق ایده‌‌ کودتاچیان عملا می‌کند و این وضعیت جوی آتش‌بیار معرکه‌ای می‌شود که نیرو‌های امنیتی عَلم کرده‌اند. پاموک در  این اثر نیز با روایت ِ زندگی روزنامه‌نگاری گرفتار آمده در معرکه‌ای سیاسی – امنیتی باری دیگر  به مواجه با  استبداد می‌رود باری دیگر خودکامگی را به چالش می‌کشد.   
 
تکه‌ای از برگردان فارسی رمان «برف» پاموک از این قرار است:« مردی که درست پشت سر راننده نشسته بود، به‌سکوت برف می‌اندیشید. اگر این آغاز سرودن شعری‌ست، آن‌چه در دورن خویش حس می‌ند، سکوت برف نام خواهد گرفت. به‌تازگی از استانبول، در سفری دو روزه و در هوای برفی پا به پایانه‌ی ارض‌روم گذاشته بود. چشمش به دنبال اتوبوسی می‌گشت که عازم کارس باشد. در راه‌روهای خیس و کثیف، سرگردان بالا و پایین می‌رفت؛ مردی او را راهنمایی کرد و سوار اتوبوسی شد که سوار نشده راه افتاد. اتوبوس مدل ماگیروس قدیمی بود و کمک‌راننده بارها را جا داده و در انبارک را بسته بود. مسافر ما مجبور شد چمدان قرمز تیره‌رنگش را با خود به‌داخل ببرد و میان دو پایش قرار دهد. او کنار پنجره بود و کت زغالی رنگ ضخیمی به‌تن داشت که پنج سال پیش آن را در فرانکفورت خریده بود. خواهیم دید که جدا از نرمی و کرک زیبایش چند روزی که قرار است در کارس به‌سر برد، آن کت موجب شرمساری و نارحتی‌اش خواهد گشت: ولی در هر حال، به او امنیت می‌بخشید...»
 
اورهان پاموک، نویسنده ترک، در سال 1952 در محله نیشان تاشی استانبول به دنیا آمده است. او تحصیلات خود را با گرایش نقاشی در کالج امریکایی روبرت در محل سکونتش طی کرد و سپس وارد رشته معماری در دانشگاه پلی تکنیک استانبول می‌شود اما پس از مدتی این رشته را رها می‌کند و در رشته روزنامه نگاری ادامه تحصیل داد و در همان رشته فارغ‌التحصیل شد. رمان‌های این نویسنده مطرح ترک بار‌ها  به فارسی ترجمه و منتشر شده است. 

مد و مه/دوشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۶

  • دکتراحمدرضا نظری چروده

اورهان پاموک

نویسنده ترک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی