ادبیات،شعر،عرفان ،زبان فارسی

ادبیات وزبان فارسی وگویشهای ایرانی باید زنده بمانند ،چون بالندگی هرکشوری به زبان آن کشور وابستگی دارد. حفظ زبان حفظ هویت ملی است.

ادبیات،شعر،عرفان ،زبان فارسی

ادبیات وزبان فارسی وگویشهای ایرانی باید زنده بمانند ،چون بالندگی هرکشوری به زبان آن کشور وابستگی دارد. حفظ زبان حفظ هویت ملی است.

صاحب این وبلاگ دکتراحمدرضانظری چروده عضوهیات علمی دانشگاه آزاد بادرجه استادیاری دررشته زبان وادبیات فارسی هستم.

آخرین نظرات

۱۱۸ مطلب با موضوع «بزرگان ادب فارسی» ثبت شده است

۱۰
بهمن
غزل شمارهٔ ۲۵
 
حافظ
 
شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست
صلای سرخوشی ای صوفیان باده پرست
اساس توبه که در محکمی چو سنگ نمود
ببین که جام زجاجی چه طرفه‌اش بشکست
بیار باده که در بارگاه استغنا
چه پاسبان و چه سلطان چه هوشیار و چه مست
از این رباط دودر چون ضرورت است رحیل
رواق و طاق معیشت چه سربلند و چه پست
مقام عیش میسر نمی‌شود بی‌رنج
بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست
به هست و نیست مرنجان ضمیر و خوش می‌باش
که نیستیست سرانجام هر کمال که هست
شکوه آصفی و اسب باد و منطق طیر
به باد رفت و از او خواجه هیچ طرف نبست
به بال و پر مرو از ره که تیر پرتابی
هوا گرفت زمانی ولی به خاک نشست
زبان کلک تو حافظ چه شکر آن گوید
که گفته سخنت می‌برند دست به دست
 
  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۸
بهمن

غزل شمارهٔ ۲۴

 

حافظ

 

مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست

که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست

من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق

چارتکبیر زدم یک سره بر هر چه که هست

می بده تا دهمت آگهی از سر قضا

که به روی که شدم عاشق و از بوی که مست

کمر کوه کم است از کمر مور این جا

ناامید از در رحمت مشو ای باده پرست

به جز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد

زیر این طارم فیروزه کسی خوش ننشست

جان فدای دهنش باد که در باغ نظر

چمن آرای جهان خوشتر از این غنچه نبست

حافظ از دولت عشق تو سلیمانی شد

یعنی از وصل تواش نیست به جز باد به دست

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۶
بهمن

تقی وحیدیان کامیار

About 25,270,000,000 results (0.90 seconds) 
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
استاد دانشگاه
تقی وحیدیان کامیار
زادروز ۴ بهمن ۱۳۱۳
مشهد
درگذشت ۴ بهمن ۱۳۹۶
مشهد
محل زندگی مشهد
ملیت ایران ایرانی
تحصیلات دکتری
از دانشگاه تهران
شناخته‌شده برای تألیف دستور زبان فارسی،
وزن و قافیهٔ شعر فارسی

تقی وحیدیان کامیار (زادهٔ ۴ بهمن ۱۳۱۳، مشهد - درگذشتهٔ ۴ بهمن ۱۳۹۶) پژوهشگر، ادیب و زبان‌شناس برجسته، دارای دکتری زبان‌شناسی از دانشگاه تهران بود. وی از چهره های نامی زبان و ادب فارسی بشمار میرود.

وی در دانشگاههای شهید چمران (جندی‌شاپور) اهواز و سپس در دانشگاه فردوسی مشهد به تدریس اشتغال داشته و هم‌اکنون بازنشسته شده‌است. چندین کتاب و مقاله، بیشتر در موضوعات عروض و قافیهٔ فارسی و نیز دستور زبان فارسی، از او منتشر شده‌است.

آثار

  • دستور زبان عامیانهٔ فارسی، انتشارات باستان، ۱۳۴۳
  • دستور فارسی با روش نو، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۴۴
  • بررسی وزن شعر عامیانه فارسی، انتشارات آگاه، ۱۳۵۷
  • وزن و قافیهٔ شعر فارسی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۷
  • نوای گفتار در زبان فارسی، اهواز:دانشگاه شهید چمران (جندی شاپور) ویراست دوم، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی
  • دستور زبان فارسی (به‌همراه غلامرضا عمرانی)، تهران: انتشارات سمت
  • بدیع: از دیدگاه زیبایی‌شناسی، تهران: انتشارات سمت
  • فرهنگ قافیه در زبان فارسی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی
  • ادبیات فارسی ۱، دورهٔ پیش‌دانشگاهی رشتهٔ ادبیات و علوم انسانی، تهران: وزارت آموزش و پرورش
  • دستور زبان فارسی گفتاری، تهران: انتشارات الهدی
  • فرهنگ نام آوایی فارسی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی، ۱۳۷۵
  • بررسی منشأ وزن شعر فارسی، مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۷۶ چاپ سوم
  • تصحیح دیوان کاتبی نیشابوری، با همکاری جوادی نیا و خومحمدی، مشهد: آستان قدس رضوی، ۱۳۸۲
  • مجموعه مقالات زبان چگونه شعر می‌شود، مشهد: انتشارات دانشگاه آزاداسلامی، ۱۳۸۳
  • فرهنگ اوزان شعر فارسی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی، ۱۳۸۹
  • تذکره شاعران مشهد، با همکاری محمد عظیمی و به کوشش خومحمدی، مشهد: انتشارات حوزهٔ هنری خراسان رضوی، ۱۳۹۰

مرگ

وحیدیان کامیار در ۴ بهمن ۱۳۹۶ درگذشت.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۶
بهمن

غزل شمارهٔ ۲۳

 

حافظ

 

خیال روی تو در هر طریق همره ماست

نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست

به رغم مدعیانی که منع عشق کنند

جمال چهره تو حجت موجه ماست

ببین که سیب زنخدان تو چه می‌گوید

هزار یوسف مصری فتاده در چه ماست

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد

گناه بخت پریشان و دست کوته ماست

به حاجب در خلوت سرای خاص بگو

فلان ز گوشه نشینان خاک درگه ماست

به صورت از نظر ما اگر چه محجوب است

همیشه در نظر خاطر مرفه ماست

اگر به سالی حافظ دری زند بگشای

که سال‌هاست که مشتاق روی چون مه ماست

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

محمدرضا شجریان » اجراهای خصوصی » سیب زنخدان – اجرای خصوصی شجریان، موسوی و یاحقی

برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۱۱
دی

غزل شمارهٔ ۲۱

 

حافظ

 

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست

که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست

شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد

پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست

در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو

به هواداری آن عارض و قامت برخاست

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت

به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت

سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست

حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری

کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

شهرام شعرباف » این خرقه بیانداز » این خرقه بیانداز

برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۲
دی

غزل شمارهٔ ۲۱

 
حافظ
 

دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست

گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست

که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست

که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست

شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد

پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست

در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو

به هواداری آن عارض و قامت برخاست

مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت

به تماشای تو آشوب قیامت برخاست

پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت

سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست

حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری

کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

شهرام شعرباف » این خرقه بیانداز » این خرقه بیانداز

برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۲۹
آذر
غزل شمارهٔ ۲۱
 
حافظ
 
دل و دینم شد و دلبر به ملامت برخاست
گفت با ما منشین کز تو سلامت برخاست
که شنیدی که در این بزم دمی خوش بنشست
که نه در آخر صحبت به ندامت برخاست
شمع اگر زان لب خندان به زبان لافی زد
پیش عشاق تو شب‌ها به غرامت برخاست
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
به هواداری آن عارض و قامت برخاست
مست بگذشتی و از خلوتیان ملکوت
به تماشای تو آشوب قیامت برخاست
پیش رفتار تو پا برنگرفت از خجلت
سرو سرکش که به ناز از قد و قامت برخاست
حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری
کاتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست
 
با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
شهرام شعرباف » این خرقه بیانداز » این خرقه بیانداز
برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۲۸
آذر

غزل شمارهٔ ۲۰

 

حافظ

 

روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست

می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست

نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت

وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست

چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد

این چه عیب است بدین بی‌خردی وین چه خطاست

باده نوشی که در او روی و ریایی نبود

بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست

ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق

آن که او عالم سر است بدین حال گواست

فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم

وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست

چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم

باده از خون رزان است نه از خون شماست

این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود

ور بود نیز چه شد مردم بی‌عیب کجاست

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۲۴
آذر

غزل شمارهٔ ۱۹

 

حافظ

 

ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست

منزل آن مه عاشق کش عیار کجاست

شب تار است و ره وادی ایمن در پیش

آتش طور کجا موعد دیدار کجاست

هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد

در خرابات بگویید که هشیار کجاست

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست

هر سر موی مرا با تو هزاران کار است

ما کجاییم و ملامت گر بی‌کار کجاست

بازپرسید ز گیسوی شکن در شکنش

کاین دل غمزده سرگشته گرفتار کجاست

عقل دیوانه شد آن سلسله مشکین کو

دل ز ما گوشه گرفت ابروی دلدار کجاست

ساقی و مطرب و می جمله مهیاست ولی

عیش بی یار مهیا نشود یار کجاست

حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج

فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

احمدرضا احمدی » عاشقانه های حافظ » عاشقانه های حافظ ۲

برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۲۰
آذر

غزل شمارهٔ ۱۷

 
حافظ
 

سینه از آتش دل در غم جانانه بسوخت

آتشی بود در این خانه که کاشانه بسوخت

تنم از واسطه دوری دلبر بگداخت

جانم از آتش مهر رخ جانانه بسوخت

سوز دل بین که ز بس آتش اشکم دل شمع

دوش بر من ز سر مهر چو پروانه بسوخت

آشنایی نه غریب است که دلسوز من است

چون من از خویش برفتم دل بیگانه بسوخت

خرقه زهد مرا آب خرابات ببرد

خانه عقل مرا آتش میخانه بسوخت

چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست

همچو لاله جگرم بی می و خمخانه بسوخت

ماجرا کم کن و بازآ که مرا مردم چشم

خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت

ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی

که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

احمدرضا احمدی » عاشقانه های حافظ » عاشقانه های حافظ ۱

گلهای تازه » شمارهٔ ۱۷۶ » (دشتی) (۱۰:۳۱ - ۱۴:۳۶) ترانه سرا: حافظ شیرازی خواننده آواز: شجریان، محمدرضا سراینده شعر آواز: حافظ شیرازی (غزل) مطلع شعر آواز: سینه ام زآتش دل در غم جانانه بسوخت

یک شاخه گل » شمارهٔ ۴۰۲ » (دشتی) (۱۱:۴۶ - ۱۲:۴۱) نوازندگان: همایون خرم (‎ویولن) ; صارمی، منصور (‎سنتور) خواننده آواز: شجریان، محمدرضا سراینده شعر آواز: حافظ شیرازی (غزل) مطلع شعر آواز: سینه ام زآتش دل در غم جانانه بسوخت

یک شاخه گل » شمارهٔ ۲۱۶ » (بیات زند) (۰۷:۲۹ - ۱۱:۵۹) نوازندگان: عبدالوهاب شهیدی (‎بربط عود) خواننده آواز: عبدالوهاب شهیدی سراینده شعر آواز: حافظ شیرازی (غزل) مطلع شعر آواز: سینه ام زآتش دل در غم جانانه بسوخت

برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۱۶
آذر
غزل شمارهٔ ۱۶
 
حافظ
 
خمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت
به قصد جان من زار ناتوان انداخت
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت نه این زمان انداخت
به یک کرشمه که نرگس به خودفروشی کرد
فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت
شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
به بزمگاه چمن دوش مست بگذشتم
چو از دهان توام غنچه در گمان انداخت
بنفشه طره مفتول خود گره می‌زد
صبا حکایت زلف تو در میان انداخت
ز شرم آن که به روی تو نسبتش کردم
سمن به دست صبا خاک در دهان انداخت
من از ورع می و مطرب ندیدمی زین پیش
هوای مغبچگانم در این و آن انداخت
کنون به آب می لعل خرقه می‌شویم
نصیبه ازل از خود نمی‌توان انداخت
مگر گشایش حافظ در این خرابی بود
که بخشش ازلش در می مغان انداخت
جهان به کام من اکنون شود که دور زمان
مرا به بندگی خواجه جهان انداخت
 
با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شماره‌گذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
ایرج بسطامی » خانه بوی گل گرفت » ساز و آواز شور همراه با کمانچه
برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۱۶
آذر

غزل شمارهٔ ۱۵

 

حافظ

 

ای شاهد قدسی که کشد بند نقابت

و ای مرغ بهشتی که دهد دانه و آبت

خوابم بشد از دیده در این فکر جگرسوز

کاغوش که شد منزل آسایش و خوابت

درویش نمی‌پرسی و ترسم که نباشد

اندیشه آمرزش و پروای ثوابت

راه دل عشاق زد آن چشم خماری

پیداست از این شیوه که مست است شرابت

تیری که زدی بر دلم از غمزه خطا رفت

تا باز چه اندیشه کند رای صوابت

هر ناله و فریاد که کردم نشنیدی

پیداست نگارا که بلند است جنابت

دور است سر آب از این بادیه هش دار

تا غول بیابان نفریبد به سرابت

تا در ره پیری به چه آیین روی ای دل

باری به غلط صرف شد ایام شبابت

ای قصر دل افروز که منزلگه انسی

یا رب مکناد آفت ایام خرابت

حافظ نه غلامیست که از خواجه گریزد

صلحی کن و بازآ که خرابم ز عتابت

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۱۱
آذر

غزل شمارهٔ ۱۴

 

حافظ

 

گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب

گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب

گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار

خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب

خفته بر سنجاب شاهی نازنینی را چه غم

گر ز خار و خاره سازد بستر و بالین غریب

ای که در زنجیر زلفت جای چندین آشناست

خوش فتاد آن خال مشکین بر رخ رنگین غریب

می‌نماید عکس می در رنگ روی مه وشت

همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرین غریب

بس غریب افتاده است آن مور خط گرد رخت

گر چه نبود در نگارستان خط مشکین غریب

گفتم ای شام غریبان طره شبرنگ تو

در سحرگاهان حذر کن چون بنالد این غریب

گفت حافظ آشنایان در مقام حیرتند

دور نبود گر نشیند خسته و مسکین غریب

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

گلهای تازه » شمارهٔ ۲ » (۲۶:۰۴ - ۲۶:۲۸) گوینده: فخری نیکزاد سرایندگان اشعار متن برنامه: ابوسعید ابوالخیر (رباعی)

برای معرفی آهنگهای دیگری که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۷
آذر

غزل شمارهٔ ۱۳

 
حافظ
 

می‌دمد صبح و کله بست سحاب

الصبوح الصبوح یا اصحاب

می‌چکد ژاله بر رخ لاله

المدام المدام یا احباب

می‌وزد از چمن نسیم بهشت

هان بنوشید دم به دم می ناب

تخت زمرد زده است گل به چمن

راح چون لعل آتشین دریاب

در میخانه بسته‌اند دگر

افتتح یا مفتح الابواب

لب و دندانت را حقوق نمک

هست بر جان و سینه‌های کباب

این چنین موسمی عجب باشد

که ببندند میکده به شتاب

بر رخ ساقی پری پیکر

همچو حافظ بنوش باده ناب

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۶
آذر

«پیرخرد»یک نفس آسوده بود
خلوت فرموده بود
«کودک دل»رفت ودوزانونشست
مست مست
گفت:تورافرصت تعلیم هست؟
گفت:هست
گفت که ای خسته ترین رهنورد
بررخت از گردش ایام٬ گرد
چیست برازنده ی بالای مرد؟
گفت:درد.
گفت:چه بود ای همه دانندگی٬
راست ترین راستی زندگی؟پیرکه اسرارخردخوانده بود٬
سخت دراندیشه فرومانده بود.
ناگه از شاخه ای افتادبرگ
گفت:مرگ.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۳
آذر

غزل شمارهٔ ۱۲

 
حافظ
 

ای فروغ ماه حسن از روی رخشان شما

آب روی خوبی از چاه زنخدان شما

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده

بازگردد یا برآید چیست فرمان شما

کس به دور نرگست طرفی نبست از عافیت

به که نفروشند مستوری به مستان شما

بخت خواب آلود ما بیدار خواهد شد مگر

زان که زد بر دیده آبی روی رخشان شما

با صبا همراه بفرست از رخت گلدسته‌ای

بو که بویی بشنویم از خاک بستان شما

عمرتان باد و مراد ای ساقیان بزم جم

گر چه جام ما نشد پرمی به دوران شما

دل خرابی می‌کند دلدار را آگه کنید

زینهار ای دوستان جان من و جان شما

کی دهد دست این غرض یا رب که همدستان شوند

خاطر مجموع ما زلف پریشان شما

دور دار از خاک و خون دامن چو بر ما بگذری

کاندر این ره کشته بسیارند قربان شما

می‌کند حافظ دعایی بشنو آمینی بگو

روزی ما باد لعل شکرافشان شما

ای صبا با ساکنان شهر یزد از ما بگو

کای سر حق ناشناسان گوی چوگان شما

گر چه دوریم از بساط قرب همت دور نیست

بنده شاه شماییم و ثناخوان شما

ای شهنشاه بلنداختر خدا را همتی

تا ببوسم همچو اختر خاک ایوان شما

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۱
آذر

غزل شمارهٔ ۱۱

 

حافظ

 

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان

کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما

ای باد اگر به گلشن احباب بگذری

زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما

گو نام ما ز یاد به عمدا چه می‌بری

خود آید آن که یاد نیاری ز نام ما

مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است

زان رو سپرده‌اند به مستی زمام ما

ترسم که صرفه‌ای نبرد روز بازخواست

نان حلال شیخ ز آب حرام ما

حافظ ز دیده دانه اشکی همی‌فشان

باشد که مرغ وصل کند قصد دام ما

دریای اخضر فلک و کشتی هلال

هستند غرق نعمت حاجی قوام ما

 

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۰۱
آذر

غزل شمارهٔ ۱۰

 
حافظ
 

دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما

ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون

روی سوی خانه خمار دارد پیر ما

در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم

کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما

عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوش است

عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما

روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد

زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما

با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی

آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما

تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش

رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

 

با دو بار کلیک بر روی هر واژه می‌توانید معنای آن را در لغت‌نامهٔ دهخدا جستجو کنید.

شماره‌گذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکی‌درج | ارسال به فیس‌بوک

این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟

برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۳۰
آبان

علی حاتمی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
علی حاتمی
Ali Hatami.jpg
زادروز ٢٣ مرداد ۱۳۲۳
تهران
درگذشت ۱۵ آذر ۱۳۷۵
تهران
علت مرگ سرطان
آرامگاه قطعه هنرمندان بهشت زهرا
ملیت ایرانی
نام‌های دیگر عباسعلی حاتمی[نیازمند منبع]
پیشه کارگردان و فیلم‌نامه‌نویس
سال‌های فعالیت ۱۳۴۸–۱۳۷۵
همسر زری خوشکام
فرزندان لیلا حاتمی
صفحه در وب‌گاه IMDb

علی حاتمی ( ٢٣ مرداد ۱۳۲۳ تهران - ۱۵ آذر ۱۳۷۵ تهران) کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس و تهیه‌کننده سینما بود.[۱] حاتمی در جایی متولد شد شبیه همان جایی که رضا خوشنویس در هزاردستان به مفتش آدرس می‌دهد؛ خیابان شاهپور، خیابان مختاری، کوچهٔ اردیبهشت. او دانش‌آموخته از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر است. علی حاتمی حداقل ۱۵ فیلم بلند سینمایی و مجموعهٔ تلویزیونی ساخته‌است. او از فیلم‌سازان پیشروی نسلی به شمار می‌رود که پیشگامان فصل جدید سینمای ایران از اواخر دههٔ ۱۳۴۰ به بعد از میانش برخواسته، از جمله ناصر تقوایی و بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی و فریدون گله و داریوش مهرجویی.

اولین اثر سینمایی حاتمی در سال ۱۳۴۸ با عنوان حسن کچل ساخته شد و آخرین فیلم نیمه‌تمامش با نام جهان پهلوان تختی که یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های سینمایی او بعد از مجموعهٔ هزاردستان بود،[۱] به علت مرگ ناشی از بیماری سرطان نافرجام ماند. پس از مرگش نیز دو فیلم مبتنی بر هزاردستان با تدوین واروژ کریم‌مسیحی (به نام‌های کمیتهٔ مجازات و تهران روزگار نو) ساخته شد.

محتویات

کارنامه

  • دکتراحمدرضا نظری چروده
۳۰
آبان

تا زمان ناصرالدین شاه مردم، البته غیر از مردم کوچه و بازار، یعنی آن دسته از مردمی که مصدر امور بودند و سواد فارسی هم داشتند، می‌پنداشتند آمریکا به‌راستی در زیرزمین واقع است و اگر حدود دویست ذرع چاه بکنند به آمریکا خواهند رسید، چنان که فتحعلی شاه قاجار در روز نهم فوریه 1809 میلادی/ بهمن 1187 خورشیدی که "سر هارفورد جونس" نخستین سفیر دولت انگلستان در ایران استوارنامه‌ی خود را با تشریفات مفصل در کاخ گلستان تقدیم داشت، شاه ضمن پرس و جو از اوضاع جهان به‌خصوص انگلستان و وضع آن مملکت و طریقه‌ی حکومت پرسید: راستی آقای سفیر این که می‌گویند ینگه دنیا زیر زمین است حقیقت دارد و آیا اگر من دستور بدهم در این قصر یک چاه دویست ذرعی بکنند به ینگه دنیا خواهم رسید؟

  مستر جونس سفیر انگلستان هاج و واج ماند و نمی‌دانست چه پاسخی به پادشاه ایران بدهد و به طوری که خود مستر جونس در صفحه ی 191 سفرنامه‌ی خود می‌نویسد شاه اصرار عجیبی داشت تا بفهمد چگونه ما زمین را کنده به آمریکا می‌رسیم و وقتی من گفتم ربطی به کندن زمین ندارد و ما با کشتی به آن مملکت سفر می‌کنیم، فتحعلی شاه اوقاتش تلخ شد و گفت معلوم می‌شود حواست پرت است، این سفیر عثمانی در تهران برایم قسم خورد اگر دویست متر زمین را بکنیم به ینگه دنیا می‌رسیم.

  • دکتراحمدرضا نظری چروده